زمـسـتـان گـفـت:سـردت مـیـشـود!
بـهـار گـفـت:تـو را نـیـز گـرم مـیـکـنـم...
زمـسـتـان گـفـت:گـل هـایـت در مـن مـیـمـیـرنـد!
بـهـار گـفـت:در مـیـان تـو شـکـوفـه مـیـکـنـم...
زمـسـتـان گـفـت:بـاد مـن تـو را مـی لـرزانـد!
بـهـار گـفـت:تـرنـم مـن جـهـان را آرام مـی کـنـد...
زمـسـتـان گـفـت:درخـت هـایـم مـانـعـت مـیـشـونـد!
بـهـار گـفـت:شـاخـه هـایـت را تـازه مـیـکـنـم...
زمـسـتـان گـفـت:انـسـان هـا را نـا امـیـد مـیـکـنـم!
بـهـار گـفـت:روحـشـان را بـیـدار مـیـکـنـم...
زمـسـتـان گـفـت:هـرطـور شـده جـلـویـت را مـیـگـیـرم!
بـهـار گـفـت:و مـن بـه آرامـی لـبـخـنـد مـیـزنـم...
نویسنده:تخیلات فاطمه خانوم :)!
برچسب : نویسنده : cdelkhoshihayeman0 بازدید : 84