درس سخت!!!

متن مرتبط با «پدر خوب» در سایت درس سخت!!! نوشته شده است

سلام!خوب هستین؟چه خبر؟

  • سلام! + جدیدا یه آلرژی گرفتم،به هرکی میرسم سریع خیلی رسمی باهاش احوال پرسی میکنم :| مثل اوندفعه بابام از سرکار اومده بهش میگم:سلام پدر!خوب هستین؟چه خبر؟خانواده خوبن؟ بابامم خیلی پایه میگه:سلام فاطمه خانوم!ممنون به خوبی شما!بله اونا هم خوبن سلام میرسونن! از همچین خانواده ای همچین دختری بعید نی :))) , ...ادامه مطلب

  • پدر من...

  • پدر من همونیه که وقتی چشم به دنیا باز کردم آروم توی گوشم اذان گفت پدر من همونیه که وقتی برای اولین بار به جای  "بابا" گفتم "ماما" به شوخی شکایت کرد و خندید پدر من همونیه که وقتی زمین افتادم دستمو گرفت و راه رفتن یادم داد پدر من همونیه که وقتی کیف قرمز خوشگله رو خواستم فقط لبخند زد و برام خرید پد, ...ادامه مطلب

  • روز خوبی بودش ^^

  • خدا جونم ممنووووووووون ! خیلی خیلی ممنووووووووووووون !! شکرتــــــــــ خوشحالم :) از اینکه افکارم اشتباه بود :) از اینکه فهمیدم قضاوتم اشتباه بود :) الان نصف مشکلم حل شده فقط مونده اون نصفه ی دیگه که اگه اونم حل بشه دیگه هیچ نگرانی ای نخواهم داشت :) خدایا کمکم کن که این یکی هم حل بشه ممنونم ازت :) کلاس ما توی موسسه ی زبان جوریه که وقتی تایم ما تموم میشه نوبت کلاس پسرا میشه.چند وقت پیش که کلاسمون تموم شد میخواستیم بیایم بیرون.درو که باز کردیم پسرا پشت در بودن.اونام واینستادن ما بیایم بیرون اومدن تو!نمیدونم از عمد بوده یا نه.ولی دوتاشون که یکیشون تپل تر بود جلوی در وایساده بودن.مام نمیتونستیم بیایم بیرون!دوستامم هیچی نمیگفتن.آخرش من رفتم جلو گفتم:میشه بیای کنار؟!...اونم اومد کنار ما رفتیم.من که حرصم گرفته بود صبر کردم که آخرین نفر برم بیرون.بعد موقع رفتن که پسرا داخل بودن،برق رو خاموش کردم زدم بیرون!آی حال کردم آی حال کردم!دفعه ی بعدی هم با اینکه اینبار کاری نکرده بودن من بازم به دلیل وجود موجودی به نام کرم در بدن خود،برق رو خاموش کردم!دفعه ی سوم دیگه بیرون وایسادن تا تک تکمون بیایم بیر, ...ادامه مطلب

  • حال خوبیه...

  • ,چه حال خوبیه گلخانه,چه حال خوبیه حالو هوای تو,چه حال خوبیه امیر علی,چه حال خوبیه حسین توکلی,چه حال خوبیه تیتراژ گلخانه,آهنگ چه حال خوبیه,چه حال خوبیه,چه حال خوبیه با تو,چه حال خوبیه از حسین توکلی,دانلوداهنگ چه حال خوبیه ...ادامه مطلب

  • پدر...

  • پدر... کلمه ای که هیچگاه معنی آن را بدرستی ندانستیم... این نادانی... عمرمان را تباه کرد... سالیان درازی که... درکنارش بودیم و بی توجه... نزدیکش بودیم و بی تفکر... عصایش بودیم و بی تحکم... سالیان درازی که فکر میکردیم بر او برتری داریم... وقتی سکوتش را می دیدیم احساس قدرت میکردیم... غافل از اینکه دلیل سکوت پدر همین بود... سکوتی پر مهر که ما را برتر میکرد... پدر یعنی محبت بدون منت... یعنی بینای نابینا... یعنی کوه رنج و سکوت... این ها را بدانیم... شاید زمان زود گذشت و... دیگر فرصتی نماند... برای قدر دانستن... ,پدر خوانده,پدر خوب,پدر و مادر,پدر یعنی,پدر فراهانی,پدر سالار,پدر مرتضی پاشایی,پدر جواد رضویان,پدر عمو پورنگ,پدر شعر ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها