روز خوبی بودش ^^

ساخت وبلاگ

خدا جونم ممنووووووووون ! خیلی خیلی ممنووووووووووووون !!

شکرتــــــــــ

خوشحالم :)

از اینکه افکارم اشتباه بود :)

از اینکه فهمیدم قضاوتم اشتباه بود :)

الان نصف مشکلم حل شده

فقط مونده اون نصفه ی دیگه که اگه اونم حل بشه دیگه هیچ نگرانی ای نخواهم داشت :)

خدایا کمکم کن که این یکی هم حل بشه

ممنونم ازت :)

کلاس ما توی موسسه ی زبان جوریه که وقتی تایم ما تموم میشه نوبت کلاس پسرا میشه.چند وقت پیش که کلاسمون تموم شد میخواستیم بیایم بیرون.درو که باز کردیم پسرا پشت در بودن.اونام واینستادن ما بیایم بیرون اومدن تو!نمیدونم از عمد بوده یا نه.ولی دوتاشون که یکیشون تپل تر بود جلوی در وایساده بودن.مام نمیتونستیم بیایم بیرون!دوستامم هیچی نمیگفتن.آخرش من رفتم جلو گفتم:میشه بیای کنار؟!...اونم اومد کنار ما رفتیم.من که حرصم گرفته بود صبر کردم که آخرین نفر برم بیرون.بعد موقع رفتن که پسرا داخل بودن،برق رو خاموش کردم زدم بیرون!آی حال کردم آی حال کردم!دفعه ی بعدی هم با اینکه اینبار کاری نکرده بودن من بازم به دلیل وجود موجودی به نام کرم در بدن خود،برق رو خاموش کردم!دفعه ی سوم دیگه بیرون وایسادن تا تک تکمون بیایم بیرون بعد برن داخل!!!امروزم که بار چهارم بود باز بیرون درحالی که دستاشون رو جلوشون به هم گره کرده بودن عین سرباز وایسادن تا ما بریم بیرون!بعد من که اومدن از جلوشون رد شم همون پسر تپله گفت:بفرمایید خواهرا!...منم گفتم:مرسی...چقدر خندیدیم با رفیقام!راستش دلم واسشون سوخت!طفلیا =)

نتیجه تصویری برای خنده

تو زندگیم بهترین لحظه هام رو با دوستام بودم.همیش حرف میزنیم،میخندیم،درد و دل میکنیم،درس میخونیم و خل بازی درمیاریم!

داشتن چندتا دوست دیوونه مثل خودت واقعا نعمت بزرگیه =)

راستش اتفاق خاص دیگه ای نیوفتاد که براتون جالب باشه

البت زندگی بنده پر از شادی و معمولا هیجانه

ولی بیشترش برای خودمه =)

فیلا ^^

درس سخت!!!...
ما را در سایت درس سخت!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cdelkhoshihayeman0 بازدید : 96 تاريخ : چهارشنبه 8 دی 1395 ساعت: 4:34