من:احمد پاشو برو نوشابه بگیر
سوییشرتشو پوشید و اومد تو پذیرایی
احمد:کی نوشابه میخواست؟
من:هممون
احمد:نه دقیقا کی میخواست؟
من:من و زینب(خواهرم)
احمد:خودتون پاشین برین بخرین!
من:عه چرا؟؟
احمد:چون شماها میخواین
من:عه؟؟منم امروز صبح صبحونه نمیخواستم شماها میخواستین.ولی آماده کردم
احمد:ولی خودتم خوردی
من:یعنی تو نوشابه بخری نمیخوری؟
احمد:چرا میخورم
من:پس برو بخر دیگه
احمد:به من چه؟شماها میخواین
من:یعنی تو نمیخوای؟
احمد:چرا میخوام
من:پس برو بخر
احمد:میرم میخرم!
بعدم کفششو پوشید رفت!
.
.
.
.
.
کلا خانواده ی شادی هستیم =)))
برچسب : نویسنده : cdelkhoshihayeman0 بازدید : 48